نقد و بررسی سریال مرد شنی | سفری به جهان رویا و کابوس

رویداد۲۴| سریال «مرد شنی» (The Sandman) یکی از جاهطلبانهترین پروژههای نتفلیکس در سالهای اخیر است که بر اساس کمیک مشهور نیل گیمن ساخته شده است؛ کمیکی که از دهه ۹۰ میلادی تاکنون به عنوان یکی از شاهکارهای دنیای گرافیک ناول شناخته میشود. این سریال به کارگردانی جامی چیلدس و با هنرنمایی تام استوریج، ویوین آکیمپونگ و پاتون اسوالت ساخته شده و با مدت زمان هر قسمت حدود ۵۶ دقیقه، در ژانر فانتزی، درام و ماجراجویی قرار میگیرد.
مرد شنی؛ جهان خوابها و کابوسها
در مرکز داستان «مرد شنی»، شخصیت رازآلودی به نام «رویابین» یا «دریم» (با بازی درخشان تام استوریج) قرار دارد؛ موجودی که بر دنیای خواب و رویاهای انسانها حکومت میکند و توانایی ورود به دنیای خواب و تغییر آن را دارد. در کنار او، شخصیتهایی همچون «مرگ» (با بازی کربی هاول-باپتیست)، «شیطان» (با بازی گوئندولین کریستی) و «هوس» (با بازی میسون الکساندر پارک) حضور دارند که هرکدام نماد مفاهیم انسانی خاصی هستند. همچنین یک کلاغ سخنگو به نام متیو با صداپیشگی پاتون اسوالت در سریال دیده میشود که بر طنز و سبک خاص داستان میافزاید.
داستان سریال مرد شنی
داستان از جایی آغاز میشود که در اواخر قرن نوزدهم، یک جادوگر جاهطلب به اشتباه «دریم» را به دام میاندازد و او را به مدت ۱۰۰ سال زندانی میکند. در غیاب او، دنیای خواب به یک کابوس واقعی تبدیل میشود و قدرتهای جادوییاش به تاراج میرود. پس از فرار از اسارت، او باید به جستوجوی اشیای جادوییاش بپردازد و نظم را به قلمرو ویران شدهاش بازگرداند. این ماجراجوییها او را با دشمنانی خطرناک روبهرو میکند؛ از جمله کابوس خونخواری به نام «کوریندیَن» (با بازی بوید هالبروک) که یکی از نقاط اوج داستان است.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم عدن (Eden ۲۰۲۵) | اثر ران هاوارد با سفری فلسفی در دنیای مدرن
سریال «مرد شنی» از نظر بصری بسیار چشمنواز و مملو از صحنههای خیالانگیز است؛ از گارگویلهای پرنده گرفته تا مترسکهای سخنگو با سر کدو تنبل و جادوگرانی که مارهای زنده میبلعند. در حالی که این روزها آثار فانتزی بسیاری روی پرده آمدهاند، «مرد شنی» موفق میشود با طراحی صحنه، جلوههای ویژه و نورپردازی خاصش، هویتی منحصربهفرد داشته باشد. بازیگران مطرحی مانند جولی ریچاردسون، چارلز دنس و استیون فرای در نقشهای فرعی در سریال حضور دارند و دیوید تئولیس نیز با نقشآفرینی درخشانش به عنوان یک بیمار روانی فراری، یکی از نقاط قوت داستان است.

با این حال، سریال در برخی لحظات دچار سطحینگری و پیشپاافتادگی در داستانگویی میشود. برخی شخصیتها به اندازه کافی عمیق پردازش نشدهاند و بعضی پیچشهای داستانی بیش از حد ساده به نظر میرسند. در واقع، «مرد شنی» رویای تبدیل شدن به اثری بزرگتر را دارد، اما در بسیاری از لحظات در همان محدودهی سرگرمکننده باقی میماند.
فصل دوم سریال مرد شنی؛ ماجرایی دشوارتر در دنیای خدایان و شیاطین
فصل دوم سریال که بهتازگی منتشر شده، به مراتب پیچیدهتر از فصل نخست است. این بار داستان وارد قلمرو خدایان، شیاطین و تجسمهای استعاری احساسات انسانی میشود و سایر اعضای خانواده «اندلس» شامل «ناامیدی»، «هذیان»، «سرنوشت» و «ویرانی» به داستان اضافه میشوند.
سه قسمت نخست این فصل، ماجرای داستانی مشهور «فصل مهها» (Season of Mists) را روایت میکنند که در آن موجودات کیهانی متعددی از جمله خدایان نورس، پریان و حتی جعبهای مقوایی به عنوان نماد خدای نظم، در کاخ «دریم» گردهم میآیند. با این حال، برخلاف نسخه کمیک، در قالب سریال تلویزیونی، این داستان گاهی دچار ضعف میشود. گفتوگوها بیش از حد سنگین و پرتعلیق میشوند و برخی صحنهها به طرز خستهکنندهای کند پیش میروند. همین امر باعث میشود برخی قسمتها برای طرفداران کمیک نیز دشوار باشد.
بازیگران سریال مرد شنی
با وجود مشکلات روایی، فصل دوم همچنان لحظات چشمگیری دارد. موسیقی تاثیرگذار دیوید باکلی، جلوههای ویژه خیرهکننده مانند تجسم شبحوار و هولناک «آزازل» و بازیهای قدرتمند بازیگران از نقاط قوت این فصل هستند. بری اسلون در نقش «ویرانی»، برادر راندهشدهی خانواده، با بازی خود فضایی زمینیتر و ملموستر به داستان میبخشد. همچنین حضور کوتاه، اما دلنشین جنا کولمن در نقش «لیدی جوانا کنستانتین» در قسمت ششم یکی از لحظات خاطرهانگیز فصل است.
در نهایت، با نزدیک شدن به پایان نیمه اول فصل دوم، داستان روند بهتری به خود میگیرد و تماشاگران را برای قسمتهای پایانی مشتاق نگه میدارد. قسمتهای بعدی که قرار است بهزودی منتشر شوند، احتمالاً سرنوشت نهایی این حماسه رویاگونه را مشخص خواهند کرد.
آیا مرد شنی ارزش تماشا دارد؟
سریال «مرد شنی» با وجود ایراداتی در روایت و ضربآهنگ، همچنان یکی از متفاوتترین آثار فانتزی نتفلیکس است که با جهانسازی منحصربهفرد، بازیهای چشمگیر و جلوههای بصری زیبا، تجربهای متفاوت و فراموشنشدنی را برای بیننده رقم میزند. چه طرفدار کمیکهای نیل گیمن باشید و چه صرفاً به دنبال سریالی متفاوت در ژانر فانتزی بگردید، «مرد شنی» ارزش یک بار تماشا را دارد.
همچنین نباید فراموش کرد که این سریال در دل سرگرمی، به مضامینی، چون مرگ، هویت، آرزو و سرنوشت میپردازد و همین آن را از بسیاری از آثار مشابه متمایز میکند. اگر مشتاق دنیایی پر از استعاره، اسطوره و خیال هستید، «مرد شنی» میتواند همان رویا (یا کابوس!) جذابی باشد که به دنبالش میگردید.


